(نقدی بر کتاب «تفکر زاید» اثر محمدجعفر مصفا) نویسنده : علی لامعی در ابتدا خلاصه ای از متن کتاب تفکر زاید ارائه شده و پس از آن نقدی پیرامون نوع بیان و محتوای درونی این مجموعه صورت گرفته است، در انتها پیام اصلی این اثر مورد بررسی قرار می گیرد و نکات مثبت و منفی آن بازگو می گردد. موضوع کلی تفکر زاید پیرامون هویت فکری و تاثیراتی است که تعاریف خارجی بر شکل گیری ارزش ها و ناارزش های ذهن آدمی دارد. گزیده ای از کتاب : چگونه است که نویسنده، به مخاطب کتاب می تواند بگوید تو! ولی خود مخاطب نمی تواند بگوید «من»! واقعیت این است که انسان یک موجود صاحب اختیار است و این اختیار، در برابر امکاناتی است که دارد؛ و این داشتن، برای یک مرکز است، برای یک صاحب است، و لفظ «من»، فقط اسم آن است؛ همان طور که همه چیز می تواند اسم داشته باشد. این «من»، همان کسی است که رنج می برد، و به خاطر رنج خویش در پی علت آن می رود و در این مسیر، ممکن است به کتاب تفکر زاید هم برسد و برای درک آن تلاش کند. این «من»، همان کسی است که تصمیم می گیرد که با نظریه ها زندگی نکند، چرا که خودش هم می تواند ابری بودن هوا را مشاهده کند. نویسنده، بارها سخن خود را با اساس مذهب، برابر نشان می دهد (اسلام، تسلیم…) به راستی اگر وجود «من» واقعی، به عنوان «صاحب» و «مرکز» واقعیت ندارد، خداوند چگونه می تواند با انسان سخن بگوید و انسان مخاطب خدا باشد.