نویسنده : ویلیام شکسپیر ترجمه : تقی تفضلی شکسپیر در استراتفورد (انگلستان) متولد شد.احتمالا او در تاریخ 23 آوریل سال 1564 چشم به جهان گشود و در 25 آوریل سال 1616 در زادگاهش دار فانی را وداع گفت.او بزرگترین نمایشنامه نویس و از عالی رتبه ترین شعرای جهان بود. در این کتاب تلاش شده است که بزرگی شکسپیر و اشعارش با نثری شیوا و شیرین بیان شود. گزیده ای از کتاب : وقتی مشاهده می کنم هرچیزی که رشد می کند فقط لحظه ی کوتاهی شکوفایی و کمال خود را حفظ می کند و این صحنه ی عظیم]جهان[چیزی به جز جلوه ها و نمایش ها عرضه نمی کند و ستارگان نیز در پنهانی برآن اثر می گذارند ،وقتی می بینم که انسان ها نیز مثل گیاهان رشد می کنند و افزایش می یابند و به وسیله همان آسمان امیدوار و شاد و پس زده و ناشاد می شوند، به نیروی حیاتی جوانی شان می بالند، در اوج شان نقصان می پذیرند و آرایش زیبایی و درخشندگی خود را آنقدر می پوشند و می فرسایند تا از خاطره ها می روند و فراموش می گردند،آن وقت تصورم این دوره ی بی ثبات و ناپایدار ترا،با این همه جلال و درخشندگی جوانی در جلوی دید چشم من می گذارد، در حالی که زمان خراب کن و ضایع ساز با زوال و خرابی در حال مباحثه و مشاجره است تا روز درخشان ترا به شام تیره و لکه دار مبدل سازد. و من به خاطر عشق تو سخت با زمان در جنگم.هم چنان که او از تو می کاهد و از تو می برد،من تورا [در شعرم] به تو پیوند می زنم.