نویسنده : ریونوسوکه-اکتاگاوا ترجمه : احمد شاملو ریونوسوکه آکوتاگاوا داستان کوتاه نویس ژاپنی است. از او به عنوان پدر داستان کوتاه ژاپن نام برده می شود. این کتاب چهار داستان کوتاه دارد .داستان دماغ درباره راهبی با دماغ بسیار بزرگ نوشته شده که باعث خجالت و دردسر فراوان او شده است. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «در قلب هر آدمیزادهای دو احساس متضاد هست: به هنگام شوربختی، دیگران همه با ما همدردی می کنند. چنین نیست؟... اما چندان که از میدان نبرد با زندگی پیروزمند درآمدیم و توانستیم بینوایی را به زانو در آوریم و به نوایی برسیم، همان کسان که هم دردان روزگار تیره بختی ما بودهاند در خود احساس تأسفی میکنند و چه بسیار که راهی میجویند تا بار دیگر ما را به بینوایی پیشین بازگردانند و چه بسیار که این همدردان قدیم بی آن که خود آگاه باشند در ژرفای روحشان احساس حقد و کینه نیز میکنند..»