نویسنده : عباس صفاری «کبریت خیس» جملات سادهی راویانی است معمولی، در روزهایی معمولی، که به دنیا نگاه میکنند، تصویرسازی میکنند و این تصویرهای ساده، حالتی سمبلیک به خود میگیرند. و در نهایت، از میان جملات ساده، تصویرها و سمبلها است که راهی از درون شعرها به وجود خواننده باز میشود و خواننده آرام و تسلیم، خود را به دستان شعرها واگذار میکند. اینگونه کتاب خود را به دل خواننده مینشاند. شاید اول با کتاب درگیر بشوی، ولی در پی خواندن چند شعر، سکوتی درونت را پر میکند. دوست داری بیشتر در شعرها پیش بروی. دوست داری شعرها به همین زودی تمام نشوند. دوست داری این سکوت نشکند. دنیایی که صفاری ساخته است، دنیایی گزینهکار است. شعرها با دقت انتخاب شدهاند. این دقت در گلچین کردن کارها، کلمات و تصویرها و ... در لابه لای خطوط کتاب، خوب خود را نشان میدهند. این واقعیت که صفاری پیش از این بیشتر کتابهایش را در ایالات متحده منتشر کرده بود، و این حقیقت که دو کتابی که از او به بازار کتاب ما رسیده اند، هر دو برندهی جایزهی شعر کارنامه شدهاند، این مسئله را ثابت میکنند که هم بازگشت او به ادبیات درون کشور، بازگشت شیرینی بوده است و هم حضور او، حضوری موفق. جای او در ادبیات ما خالی بوده است. جای کسی که بتواند کتابهای شعر خوب کار کند و بتواند این کتابها را با ظاهری مناسب و چاپی تمیز، به خوانندهاش عرضه کند.