(ماجراهایی که مو به تنتان سیخ میکند) نویسنده : آر.ال.استاین ترجمه : مهرانگیز نکوروح برای پیدا کردن حقیقت به میان ابرها سرک کشید ویلسون دوست دارد که جک همیشه فکر کند که یک بازنده است، جک هم همینطور. بعد از یک مسابقه پر دردسر در یک میهمانی جک به طرف ساحل فرار میکند و یواشکی به یک خانه قدیمی متروکه وارد میشود. در تاریکی سعی میکند خودش را از چشم دوستانش مخفی کند، که...اما همه چیز به یکباره تغییر میکند. جک کتابی پیدا میکند که پرواز کردن را یاد میدهد، او بلافاصله و به سرعت آن را پنهان میکند. جک حالا میتواند پرواز کند، او میخواهد که از ویلسون سبقت بگیرد... همهچیز روی زمین ترسآور شده است...ولی...در نهایت...آیا جک به آنچه که میخواهد میرسد؟
0 نظر