نویسنده : فاطمه صالحی رمان حاضر با موضوع اجتماعی و عاشقانه، سرگذشت دختری به نام «غزل» است. «غزل» دختر جوان و زیبایی است که از دوران دبیرستان به پسرداییاش «بهنام» علاقمند است، امّا برخلاف میل «بهنام»، او قصد دارد به رابطة بیسرانجام خود و بهنام پایان دهد. در میهمانی نامزدی پسرخالهاش، با دوست پسرخالهاش «سامان» آشنا میشود. «غزل» در زندگی دچار سختیهای بیشمار و معتاد میشود و به یک بیماری بدنام نیز مبتلا میگردد. در این مدّت «سامان» که از همان ملاقات اوّل عاشق وی شده، او را از فلاکت نجات میدهد و «غزل» برای همیشه «بهنام» و علاقة بیسرانجام وی را فراموش کرده و در کنار «سامان» به زندگی ادامه میدهد.
0 نظر