نویسنده : ال.جی.اسمیت ترجمه : مرتضی نادریدرهشوری خاطرات خونآشام داستانی است درباره عشق، روابط خونی، رفاقت، آمال و آرزوها، قدرت، انتقام و فداکاری. داستان النا گیلبرت، دختر طلایی - زیبا، اجتماعی و البته گرفتار تنهایی فزاینده میان خانواده و دایره دوستانش، داستان استفان سالواتوره، تازهوارد اسرارآمیز مدرسه با پیشینهای پانصد ساله از شکار انسان. داستان دوستان النا، بانی، مردیت و مت و احساس مسئولیت و وفاداری آنها نسبت به النا و نسبت به همدیگر، حتی در مواقعی که شرایط کاملا از کنترل خارج شده است و داستان دیمن، برادر بزرگتر استفان که انگیزههایش فقط و فقط از آن خودش هستند. داستان در شهر کوچک فلس چرچ در ویرجینیا رخ میدهد. شهری که در اوایل قرن نوزدهم کشف شده و در جریان جنگ داخلی تا مرز نابودی پیش رفت. تاریخچه شهر حضوری سنگین بر ماجراهای خاطرات خونآشام دارد. کلیساهای قدیمی و گورستانهای متروکه شهر که با جنگلها و ارواح محاصره شدهاند...
0 نظر