نویسنده : یودیت هرمان ترجمه : محمود حسینیزاد وقتی کسی که دوستش داری، کسی که در زندگیات نقشی داشته، میرود، میمیرد و دیگر نیست، همهچیز دگرگون میشود؛ چه بخواهی و چه نخواهی. آنچه به جا میماند، کتابها هستند و نامهها و عکسها. یادها و اندوهی چارهناپذیر و گاهی هم در گوشهای، خیابانی، کسی را اشتباهی به جای او که مرده میگیری و به دنبالش میدوی… یودیت هرمان بعد از موفقیت چشمگیر مجموعه داستانهایش در بهار 2009 مجموعهی داستان آلیس را منتشر کرد. وقتی مصاحبهکنندهی مجلهی اشپیگل گفت: «هر نویسندهی دیگری بود به کتاب آلیس میگفت رمان، نه مجموعه داستان، پاسخ داد: «پنج داستان است با یک شخصیت: آلیس.» هر کتاب جدید یودیت هرمان حادثهای است، استعدادی عظیم، سبکی منحصربهفرد و موفقیتی چشمگیر که حقش است. اووه ویت اشتوک (منتقد ادبی) برخی آلیس را مجموعهداستان میدانند، برخی دیگر مجموعهداستان پیوسته و برخی حتی، رمان. آلیسِ یودیت هرمان هر چه که باشد، در هر قالبی که جای بگیرد و هر تعریفی که از داستان ارائه کند، فرقی ندارد؛ بههرحال، اثری است تأثیرگذار و کمابیش بیمانند در عرصهی ادبیات مدرن آلمانِ معاصر. مکان بازجوییهایی یودیت هِرمان دربارهی مرگ و احساسِ ازدستدادن، جاهایی موقتیاند: خانههای اجارهای کوچک، ساختمان اجارهای دیگری در توسکانی، هتلی آرام در برلین. چیزهای اینجهانی با جزئیات توصیف میشوند، مالکیتی بر آنها نیست و پول میدهی و چند روزی از آنِ تو میشود تا به مرگ و نیستی و عشق و تنهایی و سوگ فکر کنی. همهچیزِ این دنیا گذراست؛ جانِ انسان شاید گذراترینش. تنها وقتی به اواخر کتاب نزدیک میشویم، خانهای همیشگیتر مییابیم تا سوگ و غم فوران کند. یودیت هِرمان با چیرهدستی یادآوری میکند که پیوندهای اجتماعی بهسادگی از هم پاره میشوند و البته به همان راحتی، پیوند دیگری درونمان شکوفه میزند. چهل سال است که رماننویسها راههایی “نوین” را برای کشف و بازیابی پیوندهای میان شخصیتهاشان میکاوند. قل و زنجیرهای سنتیِ داستاننویسی که به دست و پای شخصیتها انداخته میشد و نویسنده مجبور بود طوری بنویسد که بیشتر شخصیتها انگار یک ربطی به هم دارند، دیگری غیرضروری بهنظر میرسند. پس از آنکه وی. اس. نایپلِ بزرگ در کتابش، در سرزمینی آزاد، انواع روایتهای موازی را کنار هم چید، آنچه امروز مجموعهداستان پیوسته مینامیم، متولد شد. یودیت هِرمان در آلیس، شخصیتی اصلی دارد به نام آلیس که درگیر مرگ و غم از دست دادن و عشق است، گرچه داستانها/بخشهای کتاب به نام شخصیتهای دیگری نوشته شدهاند. آلیس انگار چشمانی است که پنج فقدان را از جایی که او ایستاده، تماشا میکنیم. در بیشتر اینها، ارتباطِ آلیس با فردی که از دنیا میرود، کشفنشده میماند یا اشارهای گذرا بدان میشود. یودیت هرمان نویسندهای آرام است و از شخصیتهایش پیداست اهل گوش دادن است. او جهان داستانیاش را به رابطه یا عدمارتباط میان انسانها اختصاص داده، البته مسائل سیاسی-اجتماعی نیز در پسِ این روایتها بهخوبی منتقل میشود. داستانهای یودیت هرمان، آلیس هم به همین ترتیب، تلخی شخصی ویژهای دارند، شاید دردی مشترک که جهان بر آن بنا شده: عشق و فقدان.
0 نظر