به کوشش : جمال هادیان طبائیزواره تولنامه یک داستان است، داستانی بلند و پایانناپذیر؛ روایتی نغز و جذاب از تولد، مرگ و هر آنچه بین آنهاست. داستان نیایش پروردگار؛ داستان با خدابودن و خداییشدن؛ داستان عشق، عشق به او که عشق را آفرید، عشق به عشق، عشق به خدا، و بندگان خوب خدا، عشق به ریشهها، به خاطرهها و به عزیزان چشم انتظار؛ داستان خندهِ و سرور، شادمانی و نشاط، داستان عبرتآموز بشر در طول تاریخ؛ داستان پندها و اندرزها و داستان گلهها و شکایتها داستان وصال و فراق، دوری، غربت و تنهایی؛ غمانگیز غصه و غبطه، اندوه و آه و سوز و ساز، اشک و رشک و داستان مردمی و نامردمی، وفت و و بیوفایی، راستی و ناراستی، دوستی و دشمی، یکرنگی و نیزرنگ، صداقت و دورویی، عزت و ذلت و دعا و نفرین؛ داستان رنج و رهایی، فقر و بینیازی ، طاقت و سستی، صبر و تعجیل، سادگی و آلایش، سختی و آسایش، طنازی و اخم، امید و ناامیدی، شکست و پیروزی، سخاوت و خست؛ داستان مسافرانی تنها و غریب و چشم انتظارانی دلتنگ و امیدوار؛ داستان هستی و نیستی و داستان سلام-خداحافظ، خداحافظ-سلام و در یک کلام اتول نامه داستان خوب زندگی است. داستانی که زندگی را راز میان هزاران آزمون تلخ و شیرین بشر مشق میکند. داستانی که سدهها و هزارها را پشتسرنهاده است و همچنان ادامه داد و پایانی برایش نیست؛ گویی همهی تجربه های خوب و بد بشر در اتونامه گرد آمدهاند.
0 نظر