نویسنده : آر.ال.استاین ترجمه : مرتضی نادری درهشوری شکار تخم مرغ. این چیزی است که برندی، خواهر کوچک و لوس دانا جانسون برای جشن تولدش میخواهد و هر آن چه که برندی خواستارش باشد به راحتی به دستش میآورد. دانا خیلی به شکار تخم مرغ وارد نیست؛ اما این مربوط به قبل از پیدا کردن آن تخم مرغ بود. به نظر تخم مرغ معمولی نمیآمد ، به بزرگی یک توپ سافت بال بود که با رگهای زشت و کریه بنفش و آبی پوشیده شده بود. و ناگهان شروع به ترک خوردن کرد.