نویسنده : آنتوان پاولوویچ چخوف ترجمه : ناهید کاشیچی دکتر آسترف به دیدن وینی تسکی می آید. هر دو از بیهودگی زندگیشان بیزارند. وینی تسکی/ دایی وانیا عاشق یلنا آندری یونا ُ٫همسر دوم سربریا کف ( شوهر خواهر ) خود است. خواهرش فوت کرده و دختر سونیا با دایی وانیا زندگی می کند. سونیا عاشق دکتر آسترف است ولی دکتر با دیدن یلنا٫ دلباخته او می شود و درصدد کامجویی از اوست. یلنا از دکتر خوشش می آید ولی به علت تاهل ٫ شروع یک رابطه موازی برایش ناممکن است. همسرش ٫ پروفسوری بیمار و از کارافتاده است که به گفته دایی وانیا تعداد زیادی مقاله راجع به هنر نوشته ولی چیزی از هنر سر درنمی آورد. ...